بهترین جا همین جاست.
می توانی تمام روز در حالی که بیرون بارون می زند به شیشه ها، درست همین جا بشینی و کافی میکس بنوشی. تنها در تمام روزی بدون حرف. ظرف گرم کافی میکس را دودستی می چسبی تا لذت حرارت را احساس کنی. هزاران تصویر را رد می کنی. گیج و گنگ و مست، از کنار همه آنها همچون بلور عبور می کنی. به آینه می رسی. تصویری در آینه. کسی آنجاست؟ دیگر بستن چشم ها هم بی فایده است. در آن ته ته تاریکی، شکلی نا مفهوم نوری دارد. با هاله ای که دور تا دور محیط بسته اش را احاطه کرده. همچون دری به نور. می خواهی داخلش بشوی. سعی می کنی اما بی فایده است. کاش می شد داخلش شد! شاید آن سو جایی باشد با آدم هایی که مثل تو نیستند. کسی آنجاست؟ من فقط یک تصویر هستم. برای چه مبارزه می کنم؟ همه آنها تصاویری بیش نیستند. تصویرهای بیچاره. می خواهند تصویر همدیگر را پاک کنند. تصویرهای رنگی بیچاره. همه آنها فقط تصویر هستند. من فقط یک تصویر هستم. نور چاه کم سو می شود. دوست نداری برگردی. رنگش به سبز تیره می زند بعد سبز لجنی و بعد در خاکستری، سفری به سیاهی می کند و بعد تاریکی. سعی بی فایده است. بی فایده بود. خاموش می شود. تو در تاریکی خودت، تصویر خود را هم می بازی. دیگر حتی تصویر هم نیستی. برای چه مبارزه می کنم. برای چه مبارزه می کنم. بی خیالش. تصویر آینه.
...
بی خیالش.
می خواهی تمام روز را همین جا بنشینی و کافی میکس بنوشی.
کافی میکس گرم گرم گرم لای دستانت.
لذتی برای تمام روز بارانی.
تمام روز بارانی.
تمام روز.
می توانی تمام روز در حالی که بیرون بارون می زند به شیشه ها، درست همین جا بشینی و کافی میکس بنوشی. تنها در تمام روزی بدون حرف. ظرف گرم کافی میکس را دودستی می چسبی تا لذت حرارت را احساس کنی. هزاران تصویر را رد می کنی. گیج و گنگ و مست، از کنار همه آنها همچون بلور عبور می کنی. به آینه می رسی. تصویری در آینه. کسی آنجاست؟ دیگر بستن چشم ها هم بی فایده است. در آن ته ته تاریکی، شکلی نا مفهوم نوری دارد. با هاله ای که دور تا دور محیط بسته اش را احاطه کرده. همچون دری به نور. می خواهی داخلش بشوی. سعی می کنی اما بی فایده است. کاش می شد داخلش شد! شاید آن سو جایی باشد با آدم هایی که مثل تو نیستند. کسی آنجاست؟ من فقط یک تصویر هستم. برای چه مبارزه می کنم؟ همه آنها تصاویری بیش نیستند. تصویرهای بیچاره. می خواهند تصویر همدیگر را پاک کنند. تصویرهای رنگی بیچاره. همه آنها فقط تصویر هستند. من فقط یک تصویر هستم. نور چاه کم سو می شود. دوست نداری برگردی. رنگش به سبز تیره می زند بعد سبز لجنی و بعد در خاکستری، سفری به سیاهی می کند و بعد تاریکی. سعی بی فایده است. بی فایده بود. خاموش می شود. تو در تاریکی خودت، تصویر خود را هم می بازی. دیگر حتی تصویر هم نیستی. برای چه مبارزه می کنم. برای چه مبارزه می کنم. بی خیالش. تصویر آینه.
...
بی خیالش.
می خواهی تمام روز را همین جا بنشینی و کافی میکس بنوشی.
کافی میکس گرم گرم گرم لای دستانت.
لذتی برای تمام روز بارانی.
تمام روز بارانی.
تمام روز.